زندگی و دوران عیسی ناصری

دیگر این که ، عیسی ملکوت خدا را ملکوتی که در آینده ای دور و در آخرالزمان برپا شود ، نمی دانست . هنگامی که عیسی گفت : " زمان موعود فرا رسیده است " ) مرقس 30/00 )یا "پادشاهی خدا در میان شماست " ) لوقا 30/00 ، )اشاره او به نجات الهی در دوره و زمان خودش می باشد . درست است که عیسی بروز جنگ ، شورش ، زلزله ، قحطی و ظهور ناجیان و پیامبران دروغین را از عالیم برقراری ملکوت خدا اعالم کرده بود ) مرقس 40-5/04 ، )اما سخنان عیسی صرف نظر از بحث آخرالزمانی آن ، در واقع توصیفی بجا از دوره ای است که وی در آن زندگی می کرده است ، یعنی دوره ای که پر بود از جنگ ، قحطی و پیامبران دروغین . فی الواقع به نظر می رسید که عیسی هر لحظه منتظر برقراری حکومت خدا بود : " بعضی از شما که االن اینجا ایستاده اید قبل از مرگ ملکوت خدا را با تمام عظمت آن خواهید دید " ) مرقس 0/8

اقدامات عیسی موجب شده بود که افراد متملّق دربار آنطیپاص مدام راجع به هویّ ت این موعظه گر جلیلی صحبت کنند. برخی فکر می کردند که او الیاس پیامبر است که اکنون بازگشته یا شاید یکی از " انبیاء قدیم" است . ارائه این نوع نظرات چندان هم بی دلیل نبود . الیاس که در قرن نهم قبل از میالد در شمال پادشاهی اسرائیل زندگی می کرد نمونه یک پیامبر معجزه گر بود . الیاس به عنوان جنگجوی بی باک خدا )یهوه( تالش کرد که "بعل" خدای کنعانیان را از میان قوم اسرائیل حذف کند . لذا او از مردم پرسید : " تا کی می خواهید میان دو عقیده مختلف مردّ د بمانید ؟ اگر یهوه خداست او را اطاعت کنید و اگر بعل خداست از او پیروی کنید " ) اول پادشاهان 30/09.

 ایمان الیاس به حدّی بود که نمرد بلکه در گردبادی به آسمان رفت تا در ملکوت خدا کنار تخت او قرار گیرد ) دوم پادشاهان 00/3 .) مالکی نبی پیش بینی کرده بود که الیاس در قیامت باز خواهد گشت

پیش گویی مالکی باعث شده بود که درباریان کاخ طبریه عیسی را مظهر تناسخ یافتهء پیامبر موعود آخرالزمان قوم یهود بدانند.

شش روز بعد، عیسی پطرس ، یعقوب و یحیی دو پسر زبدی را به کوهی رفیع برده و به طور معجزه آسایی در مقابل چشم آنان تغییراتی در سیما و ظاهر او پدید آمد . مرقس در این خصوص می نویسد : " لباس های او سفید درخشان به سفیدی برف شد یعنی به قدری سفید که هیچ شوینده ای بر روی زمین نمی توانست چنین کند ". در این اثناء ناگهان الیاس ، طلیعه بخش ظهور مسیح ، در باالی کوه ظاهر شد . همراه الیاس ، حضرت موسی رهایی بخش قوم یهود و واضع شریعت یعنی کسی که غل و زنجیر را از قوم یهود برداشت و آن ها را به سرزمین موعود هدایت کرد نیز حاضر شد .

 طبق اوّ لین انجیل یعنی مرقس ، عیسی تا آن موقع هیچ گونه اظهاری در خصوص مسیح بودن خود نکرده بود . برعکس تا آن زمان او مکررا سعی کرده بود هر گونه عالیم و آثار ناجی بودن خود را پنهان دارد . او حتّی کسانی را که شفا می بخشید قسم می داد که موضوع را به کسی در او ( . 0/34-35 و 5/ 31-34 و 0/43-43 و 9/33-33 مرقس ) ایضآ ( ، 0/ 34-35 و43 و 4/00-03 مرقس ) نگویند واقع خود را در قالب داستان های مبهم پوشیده داشته، تا حدّی که حتّ ی هویت خود را از جمعیتی که به دور او گرد آمدند مخفی نگه می داشت ) مرقس 33/0 . )لذا عیسی بارها و به لطایف الحیل و گاهی آشکار و بی پرده نسبت " مسیح " به خود را، رد می کند .

 در نخستین انجیل یعنی انجیل مرقس حتی یک مورد هم دیده نمی شود که عیسی با قاطعیّت مسیح بودن خود را اعالم کرده باشد . حتّی در پایان زندگی اش هنگامی که در برابر قیافا کاهن اعظم ایستاده بود، عنوانی را که دیگران به او نسبت داده اند با بی تفاوتی می پذیرد ) مرقس 33/03 . )موضوع فوق در مورد منبع اوّ لیه Q هم صادق است که در آن نیز عیسی حتّ ی در یک مورد نگفته که او مسیح است . شاید عیسی نسبت یه انتظارات متعدّدی که یهودیان از مسیح موعود داشتند تمایلی نداشته

ین اوّلین باری نیست که عیسی نظر دیگران را در مورد مسیح بودن خود با انتقاد از آنان به " بنی آدم " تغییر می دهد . پس از اعتراف پطرس در قیصریه فیلیپ ، عیسی ابتدا او را به سکوت دعوت می کند و سپس توضیح می دهد که چگونه " بنی آدم " ) یعنی خود عیسی ( زجر کشیده و سپس او را طرد کرده و خواهند کشت ولی روز سوّم دوباره زنده خواهد شد ) مرقس 40/9 . )پس از تغییر و دگرگونی سیما درباالی کوه نیز عیسی مریدان خود را به رازداری سوگند داد تا " زمانی که بنی آدم از قبر خود برخیزد " ) مرقس 8/8 . )بدیهی است که در هر دو مورد فوق عیسی عنوان " بنی آدم " را نسبت به عنوان " مسیح " که دیگران برای او قایل بودند ، مقدّم داشته است . عیسی حتی در پایان زندگی خود هنگامی که مواجه با تهمت های شورایعالی یهود است ، عنوان مسیح را فقط به شرطی قبول می کند که وی را در قالب عبارت مندرج در کتاب دانیال یعنی " بنی آدم " لحاظ کنند .

عیسی با توّجه به خطر بلندپروازی اعالم سلطنت سعی می کند حتّی االمکان از سرنوشتی که برای مدّعیان قبلی پادشاهی پیش آمد احتراز می کند . لذا ، او سعی می کند که اظهارات مربوط به مسیح بودن خود را با عنوان مبهم و پوشیده تری در قالب " بنی آدم " کنترل نماید .لذا ، پنهان کاری در خصوص مسیح بودن او دقیقا ناشی از تنش بین تمایل شخصی عیسی در معرّ فی خود به عنوان بنی آدم از یک سو و لقب مسیح به او توسط پیروانش ، از سوی دیگر بود .

 شیپور را در اورشلیم به صدا در آورید بگذارید صدای آن بر باالی کوه مقدس شنیده شود ، و همه از ترس بلرزند ، زیرا روز داوری خدا نزدیک است . آن روز ، روز تاریکی و ظلمت ، روز ابرهای تیره و سیاه است. )2/1-2 یوئیل)

در انجیل آمده است که شش ساعت از روز گذشته - یعنی ساعت سه بعد از ظهر – یک روز قبل از روز سبت، لحظه ای بود که عیسی بر باالی صلیب آخرین نفس خود را کشید . بر اساس انجیل مرقس، در آن لحظه تاریکی بر سراسر زمین سایه افکند ، گویی که همه کائنات شاهد لحظه مرگ این مرد سادهء ناصری بود که به جهت ادّعای پادشاهی یهود تازیانه خورد و به صلیب کشیده شد . در ساعت نه ، ناگهان عیسی فریاد زد : " خدایا ، ای خدا، چرا مرا رها کرده ای ؟ " . کسی در آن میان اسفنجی به داخل ظرف شرابی ترشیده نمود و برای کاهش درد و رنج عیسی به لب های او نزدیک کرد . باالخره ، هنگامی که عیسی دیگر فشار وارده بر ریّتین خود را نتوانست تحمّل کند ، نگاهی به آسمان انداخت و با فریادی دردناک جان به جان آفرین تسلیم کرد .

بازگشت حضرت عیسی مسیح(ع) چگونه تشریح شده و گفته شده است؟بخش چهارم

بازگشت عیسی مسیح بگونه ای هست که  در جهان افرادی خود را مسیح معرفی میکنند.عیسی هایی دروغین که وعده های الکی دارند.و بدون معجزات و نشانه ها هستند.بدون هیچگونه تحقق وعده های الهی.اما عیسی مسیح برای آنها هم دعای محبت میکند.و دوست ندارد به آنها  توهین یا مورد بی احترامی قرار گیرند یا مجازات شوند و ممکنست سوء استفاده کنند که دیده شده اینها همه نقشه هایی درون زشت و شیطانی هست در بعد فردی و گروهی که با مسیح ضد هستند و مسیح اینگونه در دوره اول هم خودش را مستقیم معرفی نکرد بلکه اثبات کرد که عیسی مسیح هست هر چند ماهیت مسیحایی اش را پنهان کرد اما اثبات کرد و انکار کردند گروهی زیاد  و آگاهی افراد باعث این میشود که مسیح خواندن کسی بدون اثبات یعنی روندی هست که بشود شناخت و خب آگاهی بالا رود دیگر اینهمه مسیح سر بر نمی آورند زیرا معجزات مسیح در دوره اول مشخص هست و البته وعده هایش را تکمیل میکند یعنی مسیح شخصی بدون معجزه نمیتواند باشد چون مسیح نشانه های زیادی آسمانی دارد معجزات بسیار دارد و البته آنهایی که مسیح میخوانند خود را و مسیح را زیر سوال میبرند خود گونه ای ضد مسیح هستند زیرا این اسم همراه با شکوه و تحقق هست.و آنهایی که سوء استفاده میکنند را با نام مسیح مجازات کردن درست نیست زیرا آنها اعمال اگر بد دارند اعمال بد خودشان هست که مورد قضاوت هست اما بنام مسیح برخورد کردن با آنها که اگر راست میگویند خب خادم باشند برای مسیحیت و اگر ادعا دارند اثبات کنند که میمانند در کارهایی که باید انجام دهند.زیرا آنها نمیدانند.و عیسی در زمانی می آید که تحریفات عمیقی هست.شخصیت سازی از روی کتاب مقدس نوشته میشود با عنوان مرتبط با زندگانی مسیح نوع ورودش به اورشلیم و مسائل تطبیقی میدهند.و ضد مسیح سازی را عینان از روی کتاب مقدس مینویسند.در حالی که عیسی هیچگاه نگفت خود همه را غذا داده بلکه گفت خدا.پدر مهربان به معنی  دین خود گفت.و او روح القدس را خوب درک کرده بود و پدر مهربان .خدا را.و طبق آئین خود آن را تشریح کرد.عیسی مسیح واقعی باید دارای معجزات و نشانه ها باشد.عیسی مسیح باید طبق خواست خدا باشد در انجام رسالتش و دومین بار وعده خود. که گفت می اید.کتاب مقدس هم انجیل ها هستند که حواریون با زجر و مصیبت آنها را نگاشته و در این زمینه تحمل مصائب کردند.عیسی مسیح را باید شناخت.مسیح شناسی مهم هست.و اول آن شناخت همراه با نمادها و بر طرف کردن شبهات هست.آری عیسی در اولین دوره زجر کشید انکار شد.و عیسی مسیح  امروزه 2 میلیارد و 500-نفر پیرو دارد. زیرا خود را برترین نشناخت بلکه خود را خادم مسیحیان دانست .زیرا خود را با آنکه با خدا و روح القدس  و خود عیسی بر قدرت بود خادم زجر کشیده بود.قدرتش ملکوتی بود.و از قدرت زمینی فراری بود.اما این افتخار را داشت که پادشاهیش اسمانی باشد.زیرا برای آن مصائب کشید.و هر افتخاری را برای مسیحیان ارزش میداند. زیرا شادمانی انها را خواستار هست.اما عیسی مسیح دوستدار صلح در جهان هست.حتی دوست ندارد  حتی  یک موجود زنده  اذیت ببیند. زیرا مسیح دوستدار صلح هست.زیرا مسیح نمیتواند کسی را زخم زند بلکه مرحم کار عیسی هست.زیرا روحش ملکوتی هست و جسمش انسانی.از انسانیت خواهی و انسانیت طلبی در جهان

بازگشت حضرت عیسی مسیح(ع) چگونه تشریح شده و گفته شده است؟بخش سوم

در مورد ماهیت رجعت مسیح بین مسیحیان اختلاف نظر وجود دارد. یک نویسنده ی پروتستان مذهب می نویسد:

در کتاب مقدس اشارات زیادی به بازگشت مسیح وجود دارد. عیسی اعلام فرمود که خودش شخصاً می آید (یوحنا، ۱۴: ۳ و ۲۱: ۲۲ و ۲۳)؛ بدون انتظار و ناگهانی (متی، ۲۴: ۲۶ ـ ۲۸)؛ در جلال پدر همراه فرشتگان خود (متی، ۱۶: ۲۷ و ۱۹: ۲۸) و با پیروزی خواهد آمد (لوقا ۱۹: ۱۱).[۵۱]

عیسی مسیح خودش بارها وعده داده است که بر می گردد و این موضوع یکی از باورهای حیاتی مسیحیت است.

هفت‌آیین-هفت‌راز (sacrament)

هفت‌راز (sacrament) که هفت‌آیین و شعائر نیز نامیده شده آن دسته از فریضه‌های دینی در مسیحیت هستند که به باور مسیحیان با انجام آنها خدا نزد انسان می‌آید، برخلاف مواردی چون نیایش و قربانی و نذر کردن که در آن‌ها این انسان است که به سوی خدا می رود.

این آیین‌های هفتگانه عبارت‌اند از: ۱. غسل تعمید ؛۲. تدهین؛ ۳. آیین توبه؛ ۴. تبرک؛ ۵. ازدواج؛ ۶. آخرین تدهین ؛ ۷. دست‌گذاری (تفویض مقام روحانیت).[۱]

تعدادی از این آیین‌ها مثل غسل تعمید، تدهین، و تبرک برای مؤمنان اجباری و تعدادی دیگر مثل ازدواج و دست‌گذاری اختیاری‌اند.

برای اجرای مراسم آیین‌ها سه عنصر لازم است:

سرّ اعداد در کتاب مقدس

عکاس-حسام الدین شفیعیان

عدد ۱ به طور سمبولیک به مفهوم اتحاد است.‏ برای مثال،‏ عیسی دربارهٔ پیروانش به یَهُوَه خدا چنین دعا کرد:‏ «تا همه یک باشند .‏.‏.‏ همان گونه که ای پدر،‏ تو در اتحاد با من هستی و من در اتحاد با تو.‏»—‏یوحنا ۱۷:‏۲۱؛‏ مَتّی ۱۹:‏۶‏.‏

عدد ۳ وجود سه شاهد قطعیت و درستی امری را تأیید می‌کند.‏ به همین شکل،‏ اگر مطلبی سه مرتبه تکرار شود نشانهٔ قطعیت آن یا تأکید بر آن است.‏—‏حِزْقیال ۲۱:‏۲۷؛‏ اعمال ۱۰:‏۹-‏۱۶؛‏ مکاشفه ۴:‏۸؛‏ ۸:‏۱۳‏.‏

عدد ۱۲ ظاهراً مظهر یک سازماندهی کامل الٰهی است.‏ برای مثال،‏ خداوند در رؤیایی که به یوحنا الهام کرد به «‏۱۲ پی سنگی» که «بر آن‌ها نام ۱۲ رسول» نوشته شده بود،‏ اشاره کرد.‏ (‏مکاشفه ۲۱:‏۱۴؛‏ پیدایش ۴۹:‏۲۸‏)‏ عددی که مضرب ۱۲ باشد نیز می‌تواند مفهوم مشابهی داشته باشد.‏—‏مکاشفه ۴:‏۴؛‏ ۷:‏۴-‏۸‏.‏

عدد ۸ روز قیام مسیح است مسیح در روز هشتم قیام کرد که روز خداوند نیز نامیده شده.