بازگشت دوباره عیسی مسیح به جهان

مسیحیت بر اساس رستاخیز و بازگشت حضرت عیسی(ع)، شکل گرفت. مسیحیان از عصر رسولان، پیوسته در شوق بازگشت دوبارة آن حضرت روزگار را سپری کرده­اند. بازگشت عیسی در عهد جدید بسیار اهمیت دارد و در کتاب­های آن بیش از سیصد بار به این موضوع اشاره شده است.


به عقیدة مسیحیان، رستاخیز عیسی و بازگشت نهایی وی به جهان برای پایه‌گذاری پادشاهی خدا بر زمین، دنباله تحقّق پیشگویی­های مربوط به رنج کشیدن او بود. بر این اساس، بخشی از آرمان مسیحایی در زمان ‏عیسی تحقّق یافت؛ ولی تحقّق کامل آن در آخرالزمان خواهد بود. جامعة مسیحی در آغاز باور داشت که حضرت عیسی‌‌(ع) به زودی با شکوه تمام بازمی‏گردد و به این دلیل، بی‏صبرانه منتظر روز پایانی بود؛ زیرا از آن حضرت نقل می­شد که دربارة خود گفته است: «پسر انسان خواهد آمد، در جلال پدر خویش به اتفاق ملائکه خود، و در آن وقت هرکس را موافق اعمالش جزا خواهد داد. هر آینه به شما می­گویم که بعضی در اینجا حاضرند که تا پسر انسان را نبینند که در ملکوت خود می­آید، ذائقة موت را نخواهند چشید


کمرهای خود را بسته، چراغ­های خود را افروخته بدارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می­کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی­درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد


"و در آفتاب و ماه و ستارگان علاماتی خواهد بود و بر زمین، تنگی و حیرت از برای امتها روی خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. و دلهای مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعی که بر ربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آن گاه پسر انسان را خواهند دید که بر، ابری سوار شده با قوت و جلال عظیم می آید" (انجیل لوقا، باب 21، بندهای 27 )25


با وجود اینکه در کتاب مقدس آیات بسیاری در مورد بازگشت مسیح وجود دارد، اما بسیاری از مسائل روشن نیست. هیچ آیه‌ای در کتاب مقدس وجود ندارد که به شکلی کامل، ترتیب وقوع رخدادهای زمان آخر را ذکر کرده باشد.


 در سفر مکاشفات یوحنا فصل ششم عبارت دوم، علاوه بر رجعت حضرت عیسی علیه السلام، به شخصی "تاج بر سر" و "سوار بر اسب" که بر بسیاری غالب خواهد شد، اشاره شده است. 


در دین یهود، نجات بخش نهایی «ماشیح » به معنای «مسح و تدهین شده » نام دارد و به تصریح متون،از خاندان داود پیامبر است.


به اعتقاد مسیحیان، حضرت عیسی بار دیگر زنده می شود و برای نجات مردم فرود می آید. «فارقلیط » از جمله القابی است که به منجی مسیحیان داده شد و لفظا به معنی آموزگار هدایت، شفیع و هدایت کننده و تقویت دهنده بوده و تحقق بخش عدالت در جهان آینده است.


7. برکت و سعادت و پایان بیماریها:

«در آن زمان چشم نابینایان روشن شده و گوش ناشنوایان باز خواهد شد. در آن زمان فرد لنگ همانند گوزن جست و خیز کرده و زبان انسان لال ترنم خواهد کرد» (یشعیا)

«شما را از تمام ناپاکیها و پلیدی هایتان نجات می دهم، غله رابارور نموده و آن را زیاد خواهم کرد و دیگر برای شما قحطی قرار نخواهم داد» (یحزقل)8. وقوع معجزاتی عظیم تر از معجزات خروج بنی اسرائیل از مصر:

«خداوند می فرماید از این رو ایامی خواهند آمد که (به علت وقوع معجزاتی عظیم) دیگر انسانها با تعجب نخواهند گفت، زنده است خدایی که بنی اسرائیل را از مصر خارج نمود» (یرمیا)


زمان ظهور ماشیح که توسط خداوند تعیین شده است، رازی بسیار پوشیده و پنهان است. با این وجود، نشانه های بسیاری در مورد شرایط آمدن او بیان شده اند. بخشی از این شرایط اضطراب آمیز و نگران کننده هستند (تلمود گمارای سوطا49 ب).

آنها شمشیرهای خود را شکسته و به گاوآهن تبدیل خواهند کرد و نیزه های خود را به قیچی های شاخه زنی (مبدل می کنند). ملتی بر ملت دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهند آموخت.

درکنار شرایط سخت و سهمگین، علائم و نشانه های مسرت بخش و امیدوار کننده نیز درباره زمان قبل از آمدن ماشیح پیش بینی شده است (گمارای سنهدرین 98 الف و زوهر جلد اول 117 الف): «پیشرفت و خوشبختی نسبتا زیاد مردم دنیا، تجدید حیات در مطالعه تورا و علوم دینی، باز شدن دروازه های عقلانی در بالا و چشمه های حکمت در پایین (که «بازشدن دروازه های عقلانی در بالا» با ظهور و پیشرفت.

تعالیم رمزی و عرفانی در تورا و کتب آسمانی، بسیار مشهود است و «باز شدن چشمه های حکمت در پایین » اشاره به پیشرفتها و اکتشافات علمی و تکنولوژی امروز است)». همچنین گفته شده است «هنگامی که ماشیح به پاخیزذ، علائم شگفت انگیز و معجزات بسیاری در دنیا به وقوع می پیوندند».


طبق آنچه در متون مذهبی یهود آمده است، موضوع ماشیح و گئولا (نجات نهایی) از جمله اهداف اولیه آفرینش جهان است. البته این اشاره ای است به موضوع ماشیح و روح او. اما از نظر فیزیکی و جسمانی، «ماشیح، انسانی است خاکی از اولاد بشر که به صورت عادی متولد شده است ». اصل و نسب او به حضرات داود و سلیمان می رسد. از دیگر نشانه های او این است که صداقت و پارسایی او از بدو تولد به بعد دائما در حال افزایش بوده و به خاطر فضیلت و اعمال شایسته خود، به عالی ترین و والاترین درجات تکامل روحانی دست خواهد یافت.


«روح خداوند بر او خواهد آمد، روح عقل و فهم، روح تدبیر و توانایی، روح دانش و ترس الهی. و او با ترس الهی الهام می گیرد، با دید چشمانش قضاوت نخواهد کرد و با شنیده گوشهایش فتوی نخواهد داد. تهیدستان را با عدالت داوری کرده و برای افتادگان زمین، با تساوی حقوق تصمیم خواهد گرفت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد