در انجیل ی )10 :14» )ت آمده اس من شبان نیکو هستم و خاصان خود را میشناسم و جـان خـود را در راه گوسفندان خود می در انجیل متّی ». دهم )24:15 ، )از عیسـی مسـیح نقـل شـده اسـت: فرسـتاده « نشدهام مگر به جهت گوسفندان گمشد ، »خاندان اسرائیلة در این سنخ بازنمایی که در قدیمی، گـور ترین دخمههای مسیحی نیز قابل مشاهده است، مسیح همچون جـوان آراسـته ای بـا صـورتی بـدون ریـش و موهای کوتاه یا بلندی ترسیم میشود که گاه طومـاری از کتـاب مقـدس و گـاه عصـای چوپانـان را در دست دارد. مسیح در این تصویر، با گوسفندان احاطه شده و یـا گوسـفند ها را بـر شـانه حمـل مـی کنـد )75 ،ص 1387)نصری،
نماد شناخته است. یک صلیب ساده، بـه تنهـایی نمـاد مسـیح و تمـام رنـج هـا و مصائب او به رود شمار می )1384 ،طلب (نوروزی . نخستین صلیب عیسوی، رهـو ـ طغرای چـی (rho-Chi( ،این علامت بود. تلفیقی است از حروف یونانی چی ( chi (و رهو (Rho (که مختصر شـده عنـوان مسـیح است (228. p, 1966-1965, Costello (اولین ،این حروف. بار توسط قسطنطین بر روی یک علامت نظـامی نام لاباروم به (labarum (به کار رفته است. این علامت، عنوان به صورت اختصـاری نـام مسـیح، در سـده چهارم یا احتمالاً پیش از آن، هنگامی که به عیسویان برای نخستین بار اجازه داده شـد کـه در امپرا وری تـ روم، به آزادی مراسم دینی خود را به پا دارند، به تدریج بر روی قبرها و سایر مصنوعات بـه نمـاد ۀ منزلـ دین مسیحی و نیز خود مسیح به کار گرفته شد )15 ،ص 1380)هال،
ماهی نماد تثلیث بهشمار میرود. در سنت عبری، ماهی نمادی از م منین بنیؤ اسرائیل بود. مطابق روایـت عهد جدید عیسی ایشان را گفت: «از عقب من آیید که شما را صیاد گردانم» )19:4متی؛ 17:1)مرقس . عیسی مسیح در انجیل یوحنّا )15 :1ـ2 ، )خود را در نماد تاک معرفی می : «کند من تاک حقیقـی هسـتم و شما شاخها. آنکه در من میماند و من در او، میوه بسیار می ؛ آورد زیرا که جدا از من هـیچ نمـی توانیـد کرد. اگر کسی در من نماند، مثل شاخه بیرون انداخته میشود و میخشکد و آنهـا را جمـع کـرده و در آتش میاندازند و سوخته می در شمایل». شود »تـاک «نگاری، اغلب بـه شـکل درخـت زنـدگی تصـویر شود.می ساختمان کلیسا را نیز نمادی از پیکر مسیح دانستهاند. با استناد به این گزارش کتـاب مقـدس عیسـی این معبد را « مسیح گفت: ویران کنید و من آن را در سه روز بر پا خواهم کرد. یهودیـان گفتنـد سـاختن 46این معبد سال به درازا کشیده است، تو چگونه آن را در سه روز بنا میتـوانی کـرد؟ امـا معبـدی کـه عیسی از آن سخن میگفت، پیکر خودش » بود )2 :19ـ20)یوحنّا . محققان در آیینهای کلیسایی نقش کلیسایۀ جامع را با تصویر سـر . کننـد قیاس می »مسیح مصلوب« مصلوب با محل خروج پشت کلیسا، که جهتش رو به قبله یا شرق است، مطابقـت دارد. دو بـازویش در امتداد بازوی کلیسا دراز شدهاند و بالا تنه و سـاقه اش در شبسـتان یـا نـاو کلیسـا آرمیـده انـد. قلـبش در جایگاه محراب اعظم قرار گرفته است. اینجا انسان خدا،ـ که در بنـای قدسـی حلـول کـرده، قربـانی ای است که آسمان را با زمین آشتی می دهد (بورکهارت، )67ــ 65 ،ص 1381 . چهار بخش درونـی کلیسـا، نمـاد چهار جهت اصلی هستند. درون کلیسا عالم است. محراب، که در طرف شرق قرار دارد، بهشـت اسـت. در باشکوهی که به محراب باز میشود، همچون در بهشـت تلقـی شـده اسـت. در هفتـ پـاک در عیـد ۀ بزرگی که به محراب گشوده شود،می در خلال عبادت نماز کامل باز میماند؛ معنای این رسم در قـوانین شرعی عید پاک به « روشنی بیان شده مسیح از قبر برخاست و درهای بهشت را به روی ما گشـو » د (الیـاده، . 1375 ص، 46(
کی از معانی رمزی صلیب در سنت »درخت میانی«به نام های مختلف، خوانـده شـده اسـت. ایـن ،درخت یکی از چندین رمز ،است. بنابراین »محور عالم« در اینجا بیشتر خط عمودی صلیب کـه نمـودار باید مورد ،این محور است نظر باشد. این درخت ، در مرکز عالم ایستاده است. صلیب عیسی تمثـیلاً بـا درخت زندگانی یکی دانسته شده است )64ـ97ـ98 ص ،1374)گنون، عنـوان به. نمـاد عیسـوی، درخـت و صلیب از طریق یک افسانۀ قرون وسطایی به هم مربوط ؛ اند زیـرا چـوب درخـت دانـش بـرای سـاختن صلیب به کار رفت و عیسی بدان وسیله گناه نخستین را بخشید )287 ،ص 1380)هال، . علاوه بر این، تـاج خار (Thorns Of Crown (مسیح، که به اجبار روی سر او گذاشته شد، نماد مصـلوب شـدن مسـیح اسـت (بروس میت فورد، )22 ،ص 1388 ، نمادهای چهارگانۀ مبشرین انجیل نیز کـه از کتـاب حزقیـال نبـی گرفتـه توصیف شده گونهاین شده است، اند: متی: مرد جوان بالدار، مرقس: شیر، لوقـا: گـاو نـر، یوحنّـا: عقـاب . (Carter, 2006, p. 152) »برّه« مربوط به عید فصح، که در آغاز یک هدیۀ قربانی یهـودی بـود، بعـدها بـرای نمـادین سـاختن عیسی به کار رفت. »برّه« تجسم فیض و رحمت است و اشاره بـه مسـیح دارد (33. p, 1986, Hussey (در . هنر اولیه مسیحی، حواریون را به صورت دوازده گوسفند نشان میدهند کـه در »دبـرّه خداونـ « پیرامـون اند. بعحلقه زده دها، هریک از آن افراد، بشـر دارای نشـان ویـژه بـه صـورت گوسـفندی شـدند. منظـره پرستش برّه از کتاب مکاشفات یوحنّا گرفته شده است . )29:1 )برّه غالباً با هاله صلیبی شـکل نشـان داده میشود و علامت یحیای تعمید است. عیسی دهنده در تمثیلا ت دوره رنسانس، همـراه بـا بـی گنـاهی، شکیبایی، فروتنی و سایر فضایل تجسم یافته است )34 ،ص1380)هال، . عیسی مسیح در نقش کبوتر، از دیگر نمادهای صدر مسیحیت بود که به مراسم تعمید اشـاره داشـت. به آیه ،این نماد ای از انجیل متّی( « ) اشاره دارد:16:3 اما عیسی چون تعمید یا ،فت فـوراً از آب برآمـد کـه در آن هنگام آسمان بر وی گشوده شد و روح خدا را دید که مثل کبوتری نزول کـرده بـر وی مـی ». آیـد کبوتر نماد اسرائیل نیز بود و ازآنجا که در میان آن قوم، کبوتر سفید عنوان به مظهر پاکی تلقی مـی شـد، آن را به معابد هدیه میدادند. کبوتر در جهان یو ـ نانی رومـی نیـز از نشـانه هـای زئـوس بـود ، 1380)کـوپر، )278ص »کبوتر سفید« همچنین. ، نماینده روح آزادشده از زنـدان حیـات ایـن جهـانی اسـت کـه از میـان خاکسترهای مرگ بر خیزدمی )704 ،ص1366)دورانت، . نماد قدیمی ماهی نیز در مورد مسیح به کار برده میشـود. بـر روی نقاشـی هـای گـوری عیسـویان، مسیح به صورت ماهی نمودار شده است. همچنین ماهی ، یک نماد کهـن بـرای غسـل تعمیـد بـود.
شمایلنگاری در الهیات ارتدوکس: نشانه نمادها و های آن در کتاب مقدس ۹۳ دیگر،عبارت دهد. بهدست می شمایل الهی نگاری مسیحی، ات بصری خوانده می بنـابر ،با ایـن همـه . شود دیدگاه مسیحیان ارتدوکس، شمایل هدف نیست، بلکه همواره وسیلهای است برای دسـتیابی معرفـت بـه رو، ازاینمعبود. در سخنان یوحنای دمشقی و سایر مدافعان شمایلها تأکیـد شـده اسـت کـه شـمایل هـا فیضۀ صرفاً واسط اند و نباید با خود مقصود خلط شود. به روایتی شمایل پنجـره گشـوده میـان زمـین و پنجره؛ آسمان است ای که از دو طرف باز میشود. اگر شمایل به خـودش منتهـی شـود، تبـدیل بـه بـت میشود. تصویر در شمایل با حقیقت الهی همسان میشود و به منظور القای حقیقت الهـی کشـیده شـده است. از سوی دیگر، اگرچهها شمایل با محدودیت امکانات ذاتی اینکه تا ،اندمواجه برگردانـی متناسـب از تصویر حال ، با این دهند خداوند ارائه معرّف حقیقت برتـر و پشـتوانه ای بـرای مراقبـه بـر ذات حـق نظرروح با رو،ازاین. هستند به صورت، یعنی به وسیلۀ صورت خداوند که شمایل نماد اوسـت، تعریـف موجب و شود می تمرکـز روح بـر خداونـد مـی شـود. بنـا بـه گفتـ ۀ کوماراسـوامی بـزرگ متفکـران از ، سنتگرایان، هنر اساساً نمادین است و فقط بر حسب اتفاق به تصویرگری و تاریخنگـاری مـی پـردازد و هنر حتی والاترین نوع آن فقط وسیلهای است برای نیل به مقصود. حتی هنرهای مـرتبط بـا کتـاب هـای همچون شمایل، مقدس نگاری تنها تصویری از ورای شیشه« می» کای تاری نمایاند. گرچـه تصـویری تـار به مراتب بهتر از نادیدن است و شمایلنگاری در این زمینه راهگشاست، ولـی شـمایل نگـاری نیـز بایـد پایان یابد، «هنگامی که مواجهه رو در روی میسر میشود
انجیل متی باب ۲۸ آیۀ ۱۸: عیسی میفرماید تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به من سپرده شده است.
چه ادعای با شکوهی! تا به حال چنین ادعایی رانشنیدایم و این قویترین و پیروزمند ترین ادعاهای عیسی مسیح است که به انجام رسیده است. قدرت مسیح همان قدرت خداست . کلام خدا دربارۀ قدرت او میفرماید که:
اولاً قدرت مسیح نامحدود است و محدود به زمان و مکان خاصی نیست . در هر زمانی، تحت هر شرایطی ، برای هر فردی، از هر قبیله و نژاد و قدرتی که باشد قدرت مسیح پاسخگو است . در انجیل عیسی مسیح حتی یک مورد نمیبینیم که مسیح بگوید من نمیتوانم یا قدرت انجام این کار را ندارم .
قدرت او بر گناه ، بر جهان، بر طبیعت ، بر شیاطین و دیوها ، بر مرگ و بر هر نوع بیماری و بر آنچه که از نقطه نظر انسانی غیر ممکن به نظر میآمد او تسلط داشت .
ثانیاً قدرت عیسی ابدی است . کتاب دانیال باب ۷ آیۀ ۱۴ میفرماید : «سلطنت و جلال به او داده شد تا جمیع قومها و امّتها و زبانها او را خدمت نمایند . سلطنت او سلطنت جاودانی و بی زوال است و ملکوت او زایل نخواهد شد.» و کتاب میکا باب ۵ آیۀ ۲ میفرماید: «… طلوعهای او از قدیم و از ایام ازل بوده.»
قدرت او جاودانی است . عیسی مسیح ۲۰۰۰سال پیش ، دیروز ، امروز و تا ابد همان است و قدرت او همانگونه است که بوده و عوض نشده . از این جهت خداوندی را عبادت میکنیم که در پسرش عیسی مسیح با قدرت جاودانی بین ما حاضر است .
ثالثاً قدرت عیسی برتر از هر قدرت دیگری است . وقتی میگوید برتر است ، منظورش این نیست که بقیۀ قدرتهایی که در دنیا وجود دارد عیسی آن را نفی میکند ، بلکه قدرت عیسی برتر از همۀ قدرتهاست . مثلاّ امروزه جنگ قدرتهاست وهر کشوری اعلان قدرت میکند وهم چنین در کشورها هم گروههای مختلف اعلان قدرت میکنند که از جملۀ این قدرتها : قدرت سلاح، قدرت منطق، قدرت علم ، قدرت قلم و بعضی قدرت پول . اما قدرت عیسی برتر از هر قدرتی است در این جهان. کتاب افسسیان باب ۱ آیات ۲۱-۲۲ میفرماید:
بالاترازهرریاست و قدرت و قوّت و سلطنت وهر نامی که خوانده میشود ، نه دراین عالم فقط بلکه درعالم آینده نیز. و همه چیز را زیر پایهای او نهاد و او را سر همه چیز به کلیسا داد.
انجییل یوحنا باب ۱۷ آیۀ ۲ میفرماید : ای پدر همچنان که پسرت را بر هر بشری قدرت دادهای تا هر چه بدو دادهای به آنها حیات جاودانی بخشد .
میبینیم که تمام بشر تحت قدرت اوقرار دارد . شاید فکر کنید این مشخصات در بارۀ خدا صدق میکند . کاملاً درست است . چون عیسی مسیح مظهر ذات خدا هست ، او تجسّم خدای قدیر است . وقتی به دنیا آمد این قدرت را عملاً ظاهر ساخت او تجلی خداست.
با مروری بر تجسم عیسی نکات جالبی را میبینیم.
از همان تولد و حتی قبل از تولد مسیح در کلام خدا اشاره به قدرت او شده .
اشعیا باب ۹ آیۀ ۶ میفرماید: «زیرا که برای ما ولدی زاییده و پسری به ما بخشیده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب و مشیر و خدای قدیر و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد.»
این از اسامی با شکوه عیسی مسیح است که پیشگوئی شده بود که خدای قادر؛ مجسّم خواهد شد نه یک نبی ، نه یک فرشته ، نه یک پیامآور، بلکه خود خدا به میان ما خواهد آمد . این پیام انجیل است که خدا بین ما ظاهرشد . بزرگترین تفاوت مسیحیت با سایر مکاتب مدهبی دیگر این است که همۀ آنها میگویند بروید به سوی خدا ولی انجیل میگوید و مژده میدهد که خدا آمده به میان بشر.
قدرت الوهیتش درتولد و رشد او: لوقا باب ۱آیات۳۶-۳۰ : که وقتی فرشته جبرائیل به مریم گفت توپسری خواهی زائید و نام او را عیسی خواهی نهاد مریم میگوید چگونه میشود من که مردی را نشناختهام فرشته جواب میدهد که روحالقدس بر تو خواهد آمد و قوّت حضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند.توجه شود که قبل از تولد قوت حضرت اعلی بر مریم سایه میافکند، چون مریم آن کس را که به دنیا میآورد ، دارندۀ قدرت الهی است و آورندۀ حضرت اعلی است و قدرت روحالقدس تمام زندگی او را در بر خواهد گرفت. آن کس که باید به دنیا بیاید قدرت خدا را ظاهر خواهد کرد.
وقتی عیسی به دنیا آمد و در شروع طفولیّت رشد میکرد و هنوز خود را رسماً به عنوان نجات دهندۀ بشریت و مسیح موعود معرفی نکرده بود. در انجیل لوقا باب ۲ آیۀ ۴۰ چنین میفرماید که «طفل نمو کرده ، به روح قوی میگشت و از حکمت پرشده فیض خدا با وی میبود.»
تمام دوران رشد عیسی مسیح با قدرت الهی همراه بود. درتمام زمانی که او از بچگی تا ۳۰ سالگی هنوز خدمتش را شروع نکرده بود ، با قوت خدا پر بود و منتظر بود زمان موعود برسد تا قدرت خدا را بین مردم ظاهر کند . وقتی زمان آن در ۳۰ سالگی رسید. کلام خدا در انجیل لوقا باب ۴ آیۀ ۱۴ میفرماید که «عیسی به قوت روح به جلیل بر گشت.» او به قوت روح به سرزمین خود ( شهر ناصره) که در آن بزرگ شده بود آمد. و قبل از آن با همین قدرت روحالقدس در وسوسههای شیطانی بعد از ۴۰ روز روزه غالب آمد.
در کنیسه این آیات را از کتاب اشعیای نبی خواند . اشعیاباب ۶۱ آیات ۴-۱ و انجیل لوقا باب ۴ آیات ۱۹-۱۸که میفرماید : «روح خداوند بر من است، زیرا که مرا مسح کرد تا فقیران را بشارت دهم و مرا فرستاد تا شکسته دلان را شفا بخشم و اسیران را به رستگاری و کوران را به بینائی موعظه کنم و تا کوبیدگان را آزاد سازم و از سال پسندیدۀ خداوند موعظه کنم.» بعد از خواندن این آیات فرمود که: اکنون این پیشگوئی به انجام رسید (تحقق یافت ).
ببینید این مأموریت با قدرت روحالقدس آغاز شد و بعد از شروع مأموریت کماکان این قدرت در همۀ زندگی او دیده شد . حتی در اعضای بدن او.
در چشمان او قدرت مخصوص خدا دیده میشد. یوحنا در کتاب مکاشفه باب ۱ ایات ۱۵ و ۱۶ چنین مینویسد: «چشمان او مثل شعلۀ آتش میماند و هیچ چیز از نظر او مخفی نیست و چهراش چون افتاب میباشد که در قوتش میتابد.» مسیح به هر کس نگاه میکرد قدرت جاذبۀ آسمانیاش اورا به طرف خود جذب میکرد. به طور مثال :
۱- زکای باجگیرکه به علت کوتاهی قد برای دیدن عیسی بالای درخت رفته بود . عیسی به او نگاه کرد و گفت ای زکا بیا پائین امروز باید در خانۀتو باشم این کلام قدرتمند او و نگاه نافذ او باعث شد که زکا از بالای درخت خود را انداخت پائین و در خانهاش پذیرای عیسی و شاگردانش شد و تمام خانوادۀ او نجات یافتند .
۲- به پطرس ، شاگرد بیوفایش که سه بار او را انکار کرد وبه علت ترس گفت که عیسی را نمیشناسم. عیسی برگشت نگاهی به پطرس کرد . پطرس زار زار گریست و باپشیمانی و ندامت رفت و با شکستگی توبه کرد . فقط با یک نگاه . اما همان یک نگاه کافی بود که پطرس را بشکند . بعضی نگاهها پیامش بیشتر از کلام است .
یک نگاه عیسی میتواند قدرت خدا را ظاهر کند.
۳- سربازان آمدند که عیسی را دستگیر کنند . عیسی گفت دنبال چه کسی هستید . گفتند عیسی ناصری . گفت خودم هستم بفرمائید . سربازان عقب عقب رفتند افتادند زمین . دوبازه عیسی گفت دنبال که میگردید . گفتند عیسی . گفت خود من هستم بفرمائید . دوباره عقب عقب رفتند افتادند.
هرکس که مایل باشد واقعاً مسیح را بشناسد نگاه مسیح قدرت خدا را درزندگی او جاری می کند و امروز هم مسیح می خواهد با همان نگاه جذابش قدرت الهی رادر زندگی ما جاری کند
مکاشفه باب ۱ آیات ۱۵و ۱۶ می فرماید : آواز او مثل آبهای بسیار بود . از دهانش شمشیری دو دمۀ تیز بیرون میآمد . که اشاره به قدرت نیرومند و بُرندۀ کلامی است که از زبان او جاری میشد . عیسی با قدرت تعلیم میداد . او میگوید حرف میکشد ولی کلام من روح و حیات میبخشد . و آنانی را که از لحاظ روحانی مرده هستند زنده میکند و حیات میبخشد . کلام انجیل مسیح قوت خداست ، دینامیک خداست ، منفجر میکند . قویتر از تمام حکمت یونانیان و قدرتمند تر ازقدرت امپراطوران جهان (رومیان) و مقتدرتراز تمام کلام شریعت یهودیان بود. چرا ؟
چون تمام قوانین شریعتها و دستورات فلسفهها و قدرت رومیها نمیتوانند طبیعت مردۀ گناهکاررا عوض کنند . قادر نیستند که اخلاق او را عوض کنند. ولی در پیام انجیل عیسی قدرتی است که درون انسان را زیر و رو میکند . آن شاگردان عیسی در راه عمواس چه گفتند ؟ گفتند آیا دل ما در اندرون ما نمیسوخت وقتی او در راه با ما تکلم میکرد . کلام مسیح مثل آتش است که میسوزاند . مثل شمشیر است که قدرتمند است،أ مثل چکش است که قلبهای سخت را خرد میکند.
چرا کلام مسیح چنین قدرتی دارد؟
به دلایل زیر:
۱- او هر آن چه که گفت در زندگی خودش عمل کرد .
۲- هر چه بر زبان آورد عیناً به وقوع پیوست. آزادی دیو زده ها ، آمرزش گناهکاران ، این ها را نه با جادوگری یا هیپنوتیسم بلکه با یک کلام . بینائی کوران ، شنوائی کران ، شفای مفلوجان، سلامتی و طاهر شدن جذامیان ، زنده شدن مردگان ، آرام کردن طوفانها حتی امواج دریا ازاو اطاعت میکردند با یک کلام او . ولی کلامی که در آن قدرت بود
عیسی مانند تمام مردم از نظر جسمی و روحی رشد کرد. غذا میخورد و میخوابید. شغلش نجاری بود. او خسته شد و با تمام خوشیها و رنجها و ناراحتیهائی که برای مردم در این جهان پیش میآید، کاملاً آشنا گردید. بنابراین او قادر است که در تمام تجربههای بشری با ما همدردی نماید (عبرانیان ۲:۱۸ و ۴:۱۵). چون عیسی انسان بود میتوانست ازدواج کند و فرزندانی داشته باشد ولی این کار را نکرد. بدون شک تصمیم او در این مورد با اطاعت کامل از نقشهای که خدا برای او داشت اتخاذ گردید.